WEB 3.0 این امکان را به ما داده است که علاوه به دیدن محتوا و ایجاد آن، صاحب محتوای خود باشیم و با رشد این فن‌آوری راه‌های بیشتری به روی کاربران باز خواهد شد.

app download

app download

app download

app download

app download

app download

app download

app download

اینترنت به میلیاردها نفر در سراسر دنیا در چند دهه اخیر کمک کرده است تا از طریق آن به اطلاعات، افراد، سرمایه و زیرساخت‌های گوناگونی دسترسی پیدا کنند. این اینترنت که امروزه WEB 2.0 خوانده می‌شود. Web2 به اینترنتی گفته می‌شود که هم‌اکنون توسط اکثریت مردم دنیا در حال استفاده می‌باشد و هر فردی باید از طریق شرکتی به آن دسترسی پیدا کند، به عنوان مثال شبکه مخابرات، آسیاتل، شاتل در ایران و شبکه‌های AT&T، O2، Vodafone و غیره خارج از ایران. تقریبا تمام اینترنت WEB2 توسط شرکت‌ها قبضه شده است. ما در ازای استفاده از آن مبلغی را پرداخت می‌کنیم ولی شرکت‌ها در ازای پول فقط اینترنت در اختیار ما نمی‌گذارند و تمام اطلاعات ما را نه تنها در اختیار می‌گیرند بلکه اقدام به خرید و فروش این اطلاعات با دیگر سازمان‌ها می‌کنند. اما WEB3 به اپلیکیشن‌های غیرمتمرکزی گفته می‌شود که در بستر تکنولوژی بلاکچین راه‌اندازی می‌شوند و این اپلیکیشن‌ها به هر فردی این اجازه را می‌دهد که در آن مشارکت داشته باشد، آن هم بدون حراج کردن اطلاعات شخصی بر این بستر.

نهادهای قدرتمند برای افزایش قدرت خود دست به گسترش و پیشرفت می‌زنند ومحصول جانبی این کار تکنولوژی‌ها و افرادی هستند که قواعد بازی را به کلی عوض می‌کنند. WEB 3.0 پاسخی بود به نیاز مردم توسط توسعه‌دهندگانی که همانند الویر تویست بیشتر می‌خواستند. بجای استفاده از یک اینترنت کنترل شده توسط ابرشرکت‌های تکنولوژی، کاربران WEB3 از یک سیستم غیرمتمرکز که توسط خودشان ساخته و استفاده می‌شود بهره می‌برند. برای اولین بار در تاریخ بشریت این کاربران هستند که قدرت واقعی را در اختیار دارند؛ مسائلی همچون رای‌گیری و اظهارنظرات را کاملا شفاف و عمومی کرده و راه را بر هر گونه فساد و سوءاستفاده می‌بندد.

اما چگونه شروع شد؟

اینترنتی که ما امروزه در اختیار داریم بسیار متفاوت است نسبت به آنچه روز اول ارائه شد. اولین اینترنت عمومی در CERN در اول دهه ۹۰ توسط تیم برنر-لی با هدف اشتراک‌گذاری اطلاعات از نقاط مختلف دنیا ایجاد شد و آن را WEB 1.0 نامیدند. صرف استفاده این اینترنت، وبسایت‌های استاتیک (بدون هیچ گونه تعاملی با کاربر) بودند و فقط یک سری اطلاعات را به کاربر نشان می‌داده و تقریبا در تمامی موارد توسط شرکت‌ها کنترل می‌شده است.

تولد شبکه‌های اجتماعی

در سال ۲۰۰۴ پلتفرم‌هایی بوجود آمدند که تیری بود بر قلب شرکت‌های WEB1.0″ این امکان را به کاربران می‌دادند که هم محتوا را بخوانند و هم بنویسند و این انقلابی در صنعت دیجیتال ایجاد بود. دیگر این شرکت‌ها نبودند که محتوا را تولید و در اختیار کاربر می‌گذاشتند بلکه کاربران توانایی خلق محتوا و به اشتراک گذاشتن آن را با دیگر کابران به صورت user-to-user به دست آوردند. با رشد کاربران این پلتفرم‌ها، درآمدزایی و نتیجتا قدرت ناشی از آن به صورت تصاعدی بالا رفت و ابرشرکت‌هایی نظیر فیسبوک و یوتویب به وجود آمدند که به تدریج جریان اصلی این جریان اطلاعات را به دست گرفتند و همانطور که از قدیم هم می‌گفتند هر کس که اطلاعات بهتر و بیشتری داشته باشد در نهایت برنده است.

با ظهور و قدرت گرفتن پلتفرم‌ها و گرایش میلیاردی مردم به آن‌ها، تبلیغات و درآمدزایی فرم جدیدی به خود گرفت و دیگر مردم صرف مصرف کننده نبودند؛ می‌توانستند محتوا را تولید کنند، به اشتراک بگذارند یا بفروشند و درآمدزایی کنند و به این صورت میلیون‌ها شغل و شاخه‌های جدید به وجود آمد، اما همچنان یک مشکل وجود داشت:

تا به امروز در تمامی پلتفرم‌ها ما می‌توانستیم بخوانیم و بنویسیم ولی نمی‌توانستیم صاحب محتوا یا محصول خودمان باشیم. اگر محتوایی در اینستاگرام، پینترست یا تویتر منتشر می‌کنیم صاحب آن محتوا ما نیستیم هرچند که آن را خلق کرده باشیم، صاحب آن، پلتفرمی است که ما از آن استفاده کرده‌ایم.

ورود اژدها – WEB 3.0

امپراطوری‌ها آنقدر بزرگ می‌شوند تا به وسیله یک فرد به پایین کشیده شوند و این روش دنیا است.

و WEB 3.0 دقیقا همین کار را با نظم جهانی کرد. در سال ۲۰۱۴ – گوین وود – هم‌بنیان‌گذار شبکه اتریوم فرضیه آن را معرفی کرد و دنیایی را ترسیم کرد که در آن کاربران، صاحبان محتوای خود می‌باشند. WEB3 از تکنولوژی بلاکچین، رمزارز و NFT ها استفاده می‌کند تا قدرت را در قالب «مالکیت» به کاربران بدهد و نه سازمان‌ها یا افراد خاص.

اما اصول این قهرمان نسل جدید چیست؟

غیرمتمرکز است – بجای آن‌که سازمان‌ها، نهادهای متمرکز یا کشوری خاص مالک آن باشد، مالکیت بین سازنده‌ها و کاربران توزیع می‌شود به این شکل همه مالک آن هستند و نه فرد و سازمانی خاص با اهدافی خاص. مزیت این غیرمتمرکز بودن، احتیاج نداشتن به مقرارات کشوری خاص است و تمام دنیا به یک محتوا به یک شکل دسترسی دارند و دیگر مشکل از خط خارج شدن سرور هم (البته برای بروزرسانی، فکرهای بد نکنید) وجود ندارد.

بی‌نیاز به اجازه است – همه حق برابر در شرکت کردن و استفاده از WEB3 را دارند و هیچ‌کس تحریم یا حذف نمی‌شود.

سیستم پرداخت درونی دارد – برای این کار از رمزارزها استفاده می‌کند تا خرج کردن و ارسال پول توسط آن انجام شود که در این سیستم بانک‌ها و موسسات مالی کاملا منسوخ می‌شوند و دیگر نیازی به آن‌ها نیست (و به این دلیل است که بانک جهانی با تمام قدرت می‌خواهد جلوی رشد و گسترش آن را بگیرد).

بی‌نیاز به شخص سوم است (trustless) – به گونه‌ای عمل می‌کند که از مکانیزم‌های اقتصادی و پکیج‌های مالی بهره‌ می‌گیرد که نیازی به تاییدیه شخص سوم (همانند بانک) را ندارد.

غیرقابل سانسور است – داده‌ها بر روی بلاکچین قرار می‌گیرند و زمانی که فرد تصمیم می‌گیرد که محیط خود را عوض کند و از شرکت یا پلتفرمی به جای دیگری برود می‌تواند تمام محتوای خود را با خود به پلتفرمی ببرد که با استانداردها و ارزش‌های او سازگار است و تفاوت آن هم با WEB2 در این است که دیگر نیاز نیست به قوانین پلتفرمی خاص پایبند باشد و آن‌ها را رعایت کند؛ اگر کاربر خوشش نمی‌آید به راحتی می‌تواند کل محتوا را به جای دیگری ببرد.

تضمین مالکیت

در این سیستم همه مالک محتوایی هستند که خلق می‌کنند: فرض کنید شما در اینستاگرام یک محتوای بی‌نظیر ایجاد کرده‌اید یا در بازی آیتمی را در اختیار دارید، اگر شرکت متا تصمیم بگیرد که آن را پاک کند، شما نه قدرتی دارید که جلوی آن را بگیرید و نه این حق را، چراکه محتوا متعلق به شرکت متا است (جالبه که شرکتی که برای پایان دادن به کنترل ابرشرکت‌ها آمده بود خود تبدیل به یکی ابرشرکت کنترلی شد!) در هر صورت اگر شما دیگر از آن پلتفرم استفاده نکنید آن محتوا هم از دست می‌دهید. اما در WEB3 توسط تکنولوژی NFT (توکن غیر قابل تعویض) هیچ کس حتی مارک زاکربرگ توانایی تغییر، حذف یا دستکاری آن را ندارد و کسی نمی‌تواند مالکیت آن را از شما بگیرد. شما می‌توانید این محتوا یا آیتم را بفروشید یا به هر شخصی که تمایل داشتید انتقال دهید یا با خود به جای دیگری ببرید.

اما مالکیت تنها به محتوای شما ختم نمی‌شود. در WEB3 به عنوان بخشی از مجموعه (Collective) شما می‌توانید همانند سهامدارها در شرکت‌های سهامی، بخشی از پلتفرم باشید؛ به این سیستم سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز یا DAOs می‌گویند. DAOs به کاربران این اجازه را می‌دهد که مالکیت غیرمتمرکز داشته باشند و برای آینده به صورت یک مجموعه تصمیم گیری کنند.

سیستم پرداخت

در حالت فعلی WEB2، افراد باید حساب بانکی در کشوری خاص داشته باشند، اگر فردی از ایران بخواهد اکانت Netflix بخرد باید خارج از ایران باشد و اکانت بانکی داشته باشد و برعکس این موضوع یک خارجی توانایی خرید محتوایی در ایران را ندارد. در WEB3 تمام این مشکل‌ها حل شده‌اند و با داشتن رمزارزی همانند USDT یا ETH یا ADA هر فردی بدون نیاز به سیستم بانکی اقدام با تراکنش مالی می‌کند و در سریعترین زمان ممکن و امن‌ترین حالت ممکن (چراکه کلیه تراکنش‌ها عمومی هستند و کاملا قابل ردگیری)، بدون در نظر داشتن ساعت کاری یا محل جغرافیایی فعالیت خود را انجام می‌دهد. همانطور که گفته شد بانک‌ها به عنوان یک شخص سوم دیگر مورد نیاز نیستند و تکنولوژی بلاکچین این سیستم را کاملا منسوخ می‌کند.

تفاوت سیستم‌های متمرکز و غیرمتمرکز

غیرمتمرکزمتمرکز
هرچه مشارکت کننده‌ها از یکدیگر فاصله بیشتری داشته باشند، اطلاعات می‌تواند زمان بیشتری برای انتقال صرف کنند.همه مشارکت‌ کننده‌ها به یک سیستم واحد متمرکز متصل هستند؛ بنابراین اطلاعات با سرعت بیشتری انتقال پیدا می‌کنند که البته قدرت محاسبه بیشتری هم در اختیار دارند.
عملکرد پایین‌تر و صرف منابع محاسبه‌ای بیشتر.عملکرد بالاتر، صرف منابع محاسبه‌ای کمتر.
برای برطرف کردن ادعاها (Claims) یک پروتکل پیچیده نیاز است.سیستم مرکزی تصمیم گیرنده واقعیت است و صحت این اطلاعات توسط این سیستم گرفته می‌شود
هیچ نقطه متمرکز سقوط (Failure Point) وجود ندارد، اگر حتی کل شبکه تحت حمله قرار بگیرد، سیستم می‌تواند کار خود را دنبال کند.فقط یک بدافزار که سیستم متمرکز را هدف قرار داده است کافیست که کل سیستم را به زانو درآورد.
هماهنگی سخت است چراکه فرد تصمیم گیرنده قطعی در تصمیم گیری‌های شبکه وجود ندارد.هماهنگی بین اعضای شبکه راحت‌تر است و توسط سیستم مرکزی مدیریت می‌شود و به راحتی می‌تواند به همه اجبار کند تا با روش‌های او کار کنند.
سانسور  کردن بسیار سخت است چراکه اطلاعات مسیرهای بسیاری در اختیار دارد تا نشر پیدا کنند.سیستم مرکز می‌تواند داده‌ها را سانسور کند یا ارتباط بخشی از شبکه را با دیگران قطع کند.
هر فردی می‌تواند در شبکه شرکت کند و دربانی برای جلوگیر از ورود افراد وجود ندارد.اعضا شبکه توسط سیستم مرکزی کنترل می‌شوند.

محدودیت‌ها

  • دسترسی به آن کمی گران است و در کشورهای در حال توسعه کاربران ممکن است دسترسی به آن را نداشته باشند و برای آن‌ها گران تمام شود – البته با رشد و گسترش این سیستم مثل تمامی تکنولوژی‌های دیگر دسترسی و هزینه تمام شده افت خواهد کرد.
  • استفاده از WEB3 کمی فنی است و همه از پس راه‌اندازی و استفاده از آن برنمی‌آیند و نیاز به درصدی از کدنویسی و دانش فنی وجود دارد که همین موضوع باعث کاهش کاربران غیرفنی آن می‌شود.
  • ورود به این دنیا نیازمند دانش در حوزه‌های متفاوتی است که همین امر موجب می‌شود که کاربران مجبور به یادگیری موضوعات و تغییر الگوی فکری خود شوند تا WEB3 را بهتر درک کنند. این دقیقا همانند ورود ماشین در زمان درشکه سواری است. کاربران مجبور شدند برای بهره‌گیری از خودرو طرز فکر خودشان را عوض کنند. بنابراین برای جا افتادن نیاز به آموزش وسیع در سطح جهانی می‌باشد.
  • نیاز به زیرساخت مستقل دارد که باید ساخته شود؛ در حال حاضر زیرساخت‌های استفاده شده عموما شامل تویتر و گیتی‌هاب است که البته با رشد و گسترش شبکه و ورود افراد بیشتر، این موضوع برطرف می‌شود.
  • معمالات در WEB3 به دلیل غیرمتمرکز بودن و جابجایی در طول شبکه کندتر از حالت WEB2 پیش می‌رود.

مقایسه کلی نسل ۲ و ۳

WEB 3.0WEB 2.0
هیچ پلتفرمی قدرت سانسور محتوا را ندارد چراکه غیرمتمرکز است.بلتفرم قدرت سانسور محتوا را دارد.
اپلیکیش‌ها هیچ اطلاعات شخصی برای انجام پردازش مالی نیاز ندارند و غیرقابل جلوگیری هستند.موسسه مالی ارائه کننده خدمات به دلایلی می‌تواند جلوی برخی معاملات را بگیرد.
سرورها از سرویس خارج نمی‌شوند – از یکی از انواع شبکه‌های بلاکچین استفاده می‌کنند: اتریوم، سولانا، کادنا یا هارمونی.سرورها به دلایل متفاوتی می‌توانند از سرویس خارج شوند که کاربران را دچار مشکل می‌کند.

نتیجه گیری

با توجه به رشد و گسترش بلاکچین‌ها در سال‌های اخیر و شتاب فراگیری آن‌ها در بین کاربران و موسسات، رشد و افزایش قابلیت‌های WEB3 هم بیشتر می‌شود و این تکنولوژی هم همانند نسل‌های قبل خود دچار دگرگونی‌های زیادی خواهد شد ولی نکته‌ این است که نیاز به داشتن حریم خصوصی و مالکیت شخصی در فضای دیجیتال تبدیل به یک امر بسیار مهم شده است؛ هرچند غیرمتمرکز بودن کامل وجود ندارد ولی راه‌حلی که WEB3 در اختیار ما می‌گذارد فعلا بهترین راه برای داشتن فضایی است که کاربران مالکیت خود را شفاف و به دور از فساد و قوانین پلتفرم‌ها داشته باشند و مطمئنا با رشد این تکنولوژی و دیگر سیستم‌ها و پلتفرم‌ها به طورموازی (مطالعه بیشتر در خصوص ۱۰ فن‌آوری کاربردی برای کسب و کارها)، نیاز‌های جدیدی مطرح می‌شوند که خود منجر به وجود آمدن تکنولوژی‌ها و طرز فکرهای جدیدتری می‌شود که نتیجتا رشد و گسترش بیشتر را با خود به همراه می‌آورد حال آن‌که این رشد به نفع مردم است یا خیر باید صبر کرد و دید!.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *