0:00

حرکت قدم به قدم و هدفمند بسیار مفیدتر است تا اینکه برای اقتضای شرایط و مصلحت، کاری را انجام شود؛ با این روش برندی پایدار و خلاق بوجود می‌آید که مخاطب را همیشه جذب خود نگه می‌دارد.

app download

app download

app download

app download

کاری را انجام دهید که معنادار باشد نه اینکه مصلحت داشته باشد

جردن پیترسون
  • تقابل دو دیدگاه
  • روشن نبودن هدف
  • تمرکز بر هدف
  • خارج شدن از دایره امن
  • قدرت تصمیم گیری
  • مسیر یا مقصد
  • کنترل محیط پیرامون
  • سرمایه گذاری
  • ایجاد تفاوت
  • قدرت فردیت

تقابل دو دیدگاه

کدام را انتخاب می‌کنید؟

عدم ایجاد تقابل، چالش و کوتاه آمدن از اصول بنیادین خود برای مصلحت شخصی خود و دیگران

یا

ایستادن برای استانداردهای شخصی خودتان و پایبندی به اصولی که برای خود تعریف کرده‌اید

اگر بخش اول را انتخاب کرده‌اید اصلا نیازی به خواندن این جستار نیست، می‌توانید این صفحه را ببندید و به دنبال کار دیگری بروید چرا که اصولا اگر شما برای اصول خود ایستادگی نکنید و برای خود و ارزش‌های خود احترامی قائل نباشید قطعا برای موارد دیگر هم این کار را نخواهید کرد و این دلیلی برای عدم اعتماد مردم به شما است.

ولی اگر جزو دسته دوم هستید و این کار را برای مدت طولانی و برای هدفی خاص انجام دهید، برندی مناسب از خود ساخته‌اید که منجر به رشد و ارتقای دیگران و خود شما می‌شود حتی اگر خودتان متوجه این تغییر نشوید.

برای اینکه این کار را انجام دهید شما نیاز دارید که هدف مشخصی را برای خود تعیین کنید ولی متاسفانه اکثرا دچار این گرفتاری می‌شوند که هدف مناسبی را انتخاب نمی‌کنند و در مسیر خود دچار توقف‌هایی می‌شوند که بسیار برای برندشان مخرب است.

روشن نبودن هدف

هیچ چیز دردناک‌تر از این نیست که با یک کوله پشتی سنگین و بدون هدف در بیابان و جنگل حرکت کنیم. البته در ابتدا هیجان انگیز است ولی به مرور زمان خستگی و نا‌امیدی جای هیجان را می‌گیرد.

یا مثلا بازی بی هدف یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید، فقط برای گذران زمان و بدون هدف خاصی در زمین حرکت می‌کنند؛ بی انگیزگی خود بازیکنان، عدم تمرکز و عدم لذت بردن بازیکنان از بازی خودشان را می‌شود به وضوح در چهره آن‌ها دید و همه این‌ها فقط به دلیل اینکه مربی برنامه خاصی جز زیر توپ کشیدن ندارد.

از بیرون هم تماشاچیان از عدم ارائه بازی مناسب عصبانی می‌شوند و اگر این پروسه ادامه پیدا کند تیم هم بازیکنان خود را از دست می‌دهد و هم مخاطبان را و به مرور ختم به منحل شدن یا ادغام شدن در تیم دیگری می‌شود.

بخش دوم - برندسازی در مقابل مصلحت اندیشی - سیامک فریدونی
قدرتمندترین سلاح انسان برای رسیدن به آرزوهایش، هدف است – Courtesy of Henry@Co

بنابراین انتخاب کردن هدف وظیفه بسیار مهمی است که مدیران یک شرکت در بدو شروع فعالیت خود باید آن را تعیین کنند یا حداقل به سمت خلق یا یافتن آن حرکت کنند و در طول زمان تمرکز خود را به صورت جدی کاملا حفظ کنند.

برای مطالعه بیشتر می‌توانید به جستار یک زندگی معنادار چیست رجوع کنید.

تمرکز بر هدف

شاید یکی از سخت‌ترین کارهایی که می‌شود انجام داد تمرکز کردن باشد، مخصوصا اگر هدف کاملا در تصورمان باشد. ولی در بعضی از مواقع هدف برای ما مشخص نیست، ابهامات زیادی وجود دارد و حتی چندین هدف ذهن ما را درگیر خود کرده است و انتخاب هدف برای ما بسیار دشوار شده است.

در هر صورت اگر هدف واضحی ندارید یا اصلا چندین هدف دارید و می‌خواهید تمرکزتان را به صورت حرفه‌ای بر روی یکی از آن‌ها بگذارید، می‌توانید از مراحل زیر برای تحقق آن استفاده کنید.

به صورت روزانه هدف گذاری کنید – هر روز فقط برای همان روز هدف گذاری کنید و نگران روزهای آینده نباشید. با این کار شما با برنامه‌ریزی و هدف گذاری آشنایت بهتری پیدا می‌کنید و می‌توایند این مهارت خود را هر روز بهتر از دیروز بسط دهید.

اولویت بندی کنید – به این موضوع فکر کنید که اولویت شما در زندگی شخصی و حرفه‌ای چیست؟ در سال چه اولویتی دارید، در هفته و روز چطور؟ وقتی به صورت کلی نگاه می‌شود بسیار پیچیده می‌شود پس برای رفع آن شما از روز شروع کنید و به کل مراحل زندگی برسید. حتما این اولیت بندی‌ها را یادداشت کنید و بعد با یکدیگر مقایسه کنید. آیا اولویت‌های روزانه شما در مقابل اولویت زندگی شما در یک مسیر هستند یا خیر؟ اگر نیستند به سادگی یا حذف کنید یا کم رنگشان کنید. اولویت ها به شما نشان می‌دهند که باید به کدام سمت بروید.

اهداف متفاوتی را امتحان کنید – اگر هدف خاصی برای شما مشخص نیست به سادگی می‌توایند اهداف متفاوتی که در ذهن دارید یا کسی به شما پیشنهاد داده است را امتحان کنید تا به آن چه که مد نظرتان است دست پیدا کنید و هدف برای شما واضح شود. امتحان کردن مسیر و هدف‌های متفاوت نه تنها بد نیست بلکه بسیار مهم، جذاب و آموزنده هستند. در نهایت همه ما انسان هستیم و کنجکاو.

پیدا کردن بخش‌های معنادار – بر روی بخش‌هایی تمرکز کنید که برای شما معنا داشته باشند،‌ بر روی مهمترین ارزش‌های خود تمرکز کنید و حتما در زمان حال زندگی کنید. به گذشته فقط برای رشدتان فکر کنید نه برای حسرت و اندوه خوردن چرا که می‌تواند به راحتی جلوی رشد شما را بگیرد.

خارج شدن از دایره امن

برای بدست آوردن تجربه و امتحان کردن مرزهای یادگیری خود، شما باید از دایره امنی که آگاهانه یا نا‌آگاهانه برای خود تعریف کرده‌اید خارج شوید و این کار بسیار آسان‌تر از آن چیزی است که تصورش را می‌کنید.

لحظه‌ای که برای انجام کاری یا فکر کردن به موضوعی یا درک مطلبی دچار سختی شدید دقیقا لحظه‌ای است که فرایند رشد و یادگیری می‌تواند شروع شود فقط کافیست سختی را تحمل کنید و فرایند را تا انتها به پیش ببرید. با این کار مرز‌هایی که تعریف شده‌اند باز تعریف می‌شوند، سطح هوشیاری شما بالاتر می‌رود‌ و در نهایت رشد اتفاق می‌افتد.

برای مطالعه بیشتر می‌توانید به جستار سختی، ضرورت رشد است رجوع کنید.

اگر از محیط امن خارج می‌خواهید بشوید ولی نمی‌دانید که به کدام سمت می‌خواهید بروید می‌توانید با انجام کارهایی که به آن‌ها علاقه دارید شروع کنید و راه خود را به حوزه‌های دیگر باز کنید. هر دفعه شما می‌توانید مسیر یا علاقه خاصی را پیگیری کنید، ‌وارد آن شوید، امتحان کنید، یاد بگیرید و به سراغ مورد بعدی بروید.

قدرت تصمیم گیری

ریسک کنید،‌ با عواقب ریسکتان زندگی کنید و بعد باز هم ریسک کنید و یاد بگیرید که ریسکی که می‌کنید عواقب و مزایایی دارد پس با دقت بیشتری ریسک کنید، حساب شده و آینده بینانه ریسک کنید تا مهارت خود را بهبود بخشید. از امتحان کردن چیزهای جدید مثل یادگیری زبان، غذا و فرهنگ های متفاوت فراری نباشید و برعکس به سمتشان بروید؛ بگذارید ذهن شما با افق‌های جدیدی آشنا شود و دید گسترده‌تری به دست آورید.

کسی پشیمان می‌شود که امتحان نکند و برای چیزی که به آن علاقه دارد قدم بر ندارد پس انتخاب کنید که ریسک کنید و تصمیم بگیرید تا به درک بهتری از خود و توانایی خود دست پیدا کنید.

مسیر یا مقصد

جواب هر دو است – سعی کنید توازنی در مسیر و مقصد خود ایجاد کنید، هدفی که مشخص کرده‌اید را از مسیر درست آن پیش ببرید و صبور باشید،‌ در نهایت این کیفیت است که مهم است نه سرعت، با خودتان مسابقه قهرمانی نگذارید که تا فلان سال یا ساعت یا روز باید هدف خاصی را به دست آورید یا مثلا سه تا بنز داشته باشید. برای خلاقیت و نوآوری به کارهایی که انجام داده‌اید فکر کنید و نه عاداتی که دارید. عادات برای درست کردن یک زندگی منظم و پربازده بسیار مهم هستند ولی برای رشد، شما نیاز به انجام کارهایی دارید که به آن فکر کرده اید و با فکر انجام شده‌اند و نه بر اثر شانس و اقبال و روابط.

کنترل محیط پیرامون

کنترل محیط خود را به دست آورید، با آن آشنا شوید و به نقاط ضعف و قوت آن مسلط شوید. بسیار حائز اهمیت است که آگاهی نسبت به محله، شهر یا کشوری که در آن زندگی می‌کنید را بدست آورید: با این روش در هنگام راه‌اندازی کسب و کار یا قبول موقعیت شغلی در آن منطقه شما با آگاهی و با برنامه اقدام به شروع فعالیت خود می‌کنید، همچنین دست برتر را در حوزه کاری در آن منطقه را می‌گیرید.

تا جایی که می‌شود سعی کنید که کینه به دل نگیرید و بگذارید که اتفاقات ناگوار بگذرد، ذهن خود را بر روی آینده بگذارید و اتفاقاتی که برای شما به ارمغان می‌آورد و نه تسویه حساب‌های بی‌بهره‌ای که فقط منجر به کاهش رشد شما می‌شود. کینه توزی بدترین و سمی‌ترین عنصری است که شما می‌توانید به سیستم خود راه بدهید.

سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری کردن همیشه روشی مناسب برای اطمینان بیشتر از آینده است و مردم مهمترین سرمایه شما می‌توانند باشند نه اشیاء. انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستند بنابراین به نوعی هر انسانی به دنبال برقراری ارتباط و بالا بردن سطح اجتماعی خود است. انسان‌ها این توانایی را دارند تا در شرایط خاص و بحرانی به کمک یکدیگر بیایند ولی خب برای اشیاء یک مقدار سخت است این کار، که به کمک هم بیایند. از این نترسید که مردم ضعف و ایراد دارند،‌ همه ما ضعف‌هایی داریم و در سطحی هستیم؛ ایرادات نقاط ضعف ما نیستند بلکه نقاط قوت ما هستند که ما در تمام مدت زمان زندگی خود این تلاش را می‌کنیم که آن‌ها بر طرف کنیم و این جاودانه ترین کاری است که ما می‌توانیم انجام دهیم و در مقابل تصور اینی که ما نقطه ضعف نداریم دقیقا پاشنه آشیل ما است و سقوط ما است

خدایان به ما حسادت می کنند. آنها به ما حسادت می کنند زیرا ما فانی هستیم زیرا هر لحظه ممکن است آخرین لحظه ما باشد. همه چیز زیباتر است زیرا ما محکوم به فنا هستیم. شما هرگز دوست داشتنی تر از آنچه هستید نخواهید بود. ما دیگر هرگز اینجا نخواهیم بود.

ایلیاد و اودیسه هومر

ایجاد تفاوت

تفاوت ایجاد کردن به معنای دادن یک نگاه تازه و ناب به جهان است، شاید از دید خیلی‌ها احمقانه و بلا‌استفاده بیاید ولی همین موضوع که روشی متفاوت به انجام کاری به دنیا ارائه شده است خود می‌تواند کمک شایانی به کسانی باشد که می‌خواهند همین راه را طی کنند پس هیچ نگاه و روشی اشتباه نیست فقط برای آن هدف خاص جواب نمی‌دهد.

شما باید از افراد سمی دوری کنید و به سمت افراد سازنده و قدرتمند بروید چرا که این افراد حامی شما می‌شوند و اگر شما در انجام کارتان ثابت قدم باشید، شک نکنید که افراد با روحیه سازندگی بی‌دریغ به شما و تیم‌تان کمک می‌کنند.


دشمنان‌تان را آگاهانه انتخاب کنید، دوستان‌تان را آگاهانه‌تر.


اصلا موضوع را پیچیده نکنید،‌ تفاوت ایجاد کردن می‌تواند از موضوعات کوچک و در ظاهر کم اهمیت شروع شود ولی همین تغییرات کوچک در طول زمان و در تعداد زیاد تغییرات شگرفی را برای شما به ارمغان می‌آورند. می‌خواهد شما باغبانی حیاط پشتی خانه مادربزرگ خودتان را انجام دهید یا مدیریت یک شرکت چند ملیتی چند میلیاردی،‌ با ایجاد تفاوت‌های کوچک ولی مستمر باغی آباد و شرکتی چابک خواهید داشت.
هرچند این ایده بدی نیست که مدیران شرکت هر از چندگاهی باغبانی هم بکنند، می‌تواند کمک شایانی به تمرکز و آرامش روح باشد.

قدرت فردیت

تحت هیچ شرایطی قدرت فرد را دست کم نگیرید، شما در هر مرتبه‌ای که باشید منابعی در دسترس دارید، تجربه‌ای دارید،‌ دانشی در زمینه‌ای دارید و جمع همه این‌ها شخصیت شما را تشکیل می‌دهد که کاملا منحصر به فرد است و در دنیا مثل شما دیگر وجود ندارد،‌ پس لطف بکنید و خودتان باشید و با مخفی کردن خودتان دنیا را از دید منحصر به فردتان محروم نکنید؛ شاید برای خود شما موضوع با اهمیتی نباشد ولی اگر دیدهای منحصر به فرد به اندازه کافی در دنیا زیاد شود راه ‌حل‌های کافی برای مشکلات فعلی هم به همان نسبت زیاد می‌شود که در نهایت منجر به گردش آزاد اطلاعات و پیش‌روی جهان به آینده‌ای بهتر می‌شود. پس مصلحت اندیشی زودگذر را کنار بگذارید و آرزوها و تخیلات خود را با پشتکار و برنامه‌ریزی به واقعیت برسانید،‌ دنیا خود می‌داند به چه شکل از آن استفاده کند.

البته با کمی کسب تجربه و گرفتن بازخورد مردم همه ما هم به این آگاهی می‌رسیم که چگونه بهتر نظرات خودمان را به گوش بقیه برسانیم.

به خودمان اعتماد داشته باشیم، دنیا بزرگتر از آن چیزی است که در اطراف ما می‌گذرد و کوچکتر از آنی است که تصورش را می‌کنیم، با کمی تلاش می‌توانیم مخاطبان خودمان را به راحتی پیدا کنیم و با آن‌ها مرتبط شویم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *