هر کسب و کاری اصول و قواعد خاص خودش را دارد و در صورتی که فردی با هر میزان دارایی وارد آن شود، قوانین را رعایت کند، استراتژی درستی را انتخاب کند، از تاکتیکهای مناسب بهره بگیرید و هدفی مشخص را دنبال کند، میتواند شانس موفقیت خوبی داشته باشد (به دلیل اینکه عوامل بسیار دیگری وجود دارد که میتواند فاکتورهای تعیین کنندهای در کسب و کار باشند و امکان پیشبینی همه عوامل همیشه وجود ندارد، شانس اهمیت دارد). رمزارزها هم همانند کسب و کارهای دیگر اصول خاص خود را دارند.
در این جستار به این موضوع میپردازیم که اصول ورود به دنیای رمزارزها چه چیزی است، البته شما از این نکات تقریبا برای همه حوزههای کاری و حرفهای دیگر میتوانید استفاده کنید، چراکه اصول کسب و کار بر اساس منطق هستند و منطق تغییر نمیکند اما شرایط و دانش عوض میشوند ولی پول آتش زدن همیشه منجر به از بین رفتن پول میشود.
رمزارزها مانند تمامی انواع کالا و خدمات دیگر بر اساس سیستم عرضه و تقاضا تقسیم بندی میشوند. داد و ستدی که دو نفر برای هدفی خاص، کالا یا خدماتی را با یکدیگر رد و بدل میکنند و اهمیتی هم ندارد در قالب معامله کالا با کالا باشد، چک بانکی در ازای طلا باشد، پول برای گرفتن قهوه باشد یا مواردی دیگر. در تمامی نمونهها همیشه فردی (متقاضی) با ارائه فرمی از ارز از فرد دیگر (عرضه کننده) کالا یا خدماتی را دریافت میکند و همیشه باید یکی از این دو باشد در غیر این صورت یک اسکم یا کلاهبرداری است.
در رمزارزها که از تکنولوژی بلاکچین استفاده میکنند و در ازای کوین یا توکنی که عرضه کننده آن را ارائه میدهد که باید مجددا یک خدمت یا یک کالا باشد (اگر این حالت نباشد عرضه کننده یا ۹۹.۹۹٪ کلاهبردار است یا ۱۰۰٪ احمق)، شما مبلغی را از طریق صرافیهای رمزارز یا به صورت سرمایهگذاری اولیه در اختیار آنها قرار میدهید.
شما برای اینکه یک معاملهگر خوب باشید که ضرر ندهید و سودآوری داشته باشید باید حداقل ۶ تا ۱۲ ماه تمرین معاملهگری کنید و این موضوع تازه بعد از این است که شما مطالعه کافی در این خصوص انجام داده باشید و این نکته را هم به خاطر بسپارید که همه در یک بازار افزایشی (Bull Market) قهرمان و نابغه هستند ولی در سقوط و کف بازار (Bear Market) نوابغ به صورت دسته جمعی تغییر شکل میدهند و معمولا پیدایشان نمیکنید؛ پس اگر ۱۰۰ میلیون شما شد ۲۰۰ میلیون و برای آن سختی نکشیدهاید یا مطالعه کافی نکردهاید شک نکنید که ۲۰۰ میلیون را سریعتر از آنچه که تصور میکنید از دست میدهید؛ حداقل در ۸۰٪ موارد طبق آمار Investopedia این اتفاق برای معامله کنندها خواهد افتاد.
تفاوت معامله کردن با هولد کردن
اما همیشه مخصوصا برای کسانی که تازه وارد این حوزه میشوند سوالی پیش میآید که کدام یک را انجام دهم؟ معامله کنم یا نگه داری کنم (هولد کردن – Holding)؟
جواب در استراتژی و هدف شما قرار دارد.
اگر برای آینده و به قصد سرمایهگذاری خریدی انجام میدهید و پروژهای را دنبال میکنید که آینده مناسبی را برای آن در نظر دارید، میبایست هولد کنید (اهمیتی البته ندارد زمین باشد یا طلا یا رمزارز). هولدرها به اشخاصی گفته میشود که مرز خاصی را برای خود و سرمایه شخصی خودشان قائل هستند. به عنوان مثال شما بیت کوین خریدهاید و برایتان هم اهمیتی ندارد که ۱ یا ۲ سال به انتظار بنشینید تا قیمت آن به ۷۰-۱۰۰ هزار دلار برسد، بعد از رسیدن به این عدد شروع به خارج شدن میکنید یا اینکه بیشتر صبر میکنید (دقیقا همانند یک سرمایه گذار تا زمانی که بازگشت مورد نظرتان را به دست آورید) در این صورت شما در حال هولد کردن میانرده هستید و زمان بیشتر یا کمتر هولد کردن هم طبیعتا به همان نسبت محاسبه میشود.
اما در معامله کردن شما یک مرحله ورودی و یک مرحله خروجی دارید. به عنوان مثال اگر اتریوم خریداری کرده باشید که مبلغ ورودی آن ۱۲۰۰ دلار باشد و حالا همان روز یا در طول هفته یا در طول ماه قصد خروج از موقعیت به هدف سودآوری را داشته باشید – مثلا مرز ۱۵۰۰ دلار برای خروج – تا موقعیت دیگری برای خرید و فروش بدست آورید را معامله کردن رمزارز میگویند – معمولا به صورت روزانه است تا موقعیت تا انتهای روز کاری بسته شود و شما با دلار اولیه و سود پولتان روز را تمام کنید.
از کجا باید شروع کرد
اگر مجرد هستید از جلوی آینه و اگر متاهل هستید از میز ناهارخوری خانوادهتان باید شروع کنید.
به دقت نگاه کنید این میتواند مهمترین دلیل وارد شدن یا نشدن شما به این بازار باشد. اگر انگیزه کافی برای ساعتهای کاری طولانی، دانش فنی کافی و نگاه کردن بیپایان به روندهای صعودی و نزولی کندلها را دارید وارد شوید. (فقط کافیه در خیابان به افرادی که مدام گوشی خودشان را چک میکنند نگاه کنید، این افراد یا منتظر یک حد گذر قیمتی هستند یا منتظر جواب پیامک فرد مورد نظر، در دو حالت دیوانه هستند). شک نکنید این بازار بسیار اعتیادآور و خسته کننده است و نیازمند هوشیاری همیشگی شما است.
اگر باز شرایطش را دارید و مطالعه لازم را هم انجام دادهاید یا میخواهید انجام بدهید میتوانید از روشهای زیر شروع به فعالیت کنید:
پلتفرمهایی نظیر کوین گکو (CoinGecko) یا کوین مارکت گپ (Coin Market Cap) اطلاعات جامعی از پروژها را در اختیار شما میگذارند؛ نظیر اینکه در چه پلتفرمهایی قابل معامله هستند و اعتبار آنها چقدر است، وبسایت یا صفحات اجتماعی رسمی پروژهها، چارت زمانی و اطلاعات مالی و فنی اساسی آنها و توضیحاتی در خصوص کلیت پروژه. لیست شدن در این دو پلتفرم به معنای درست بودن یا واقعی بودن پروژه نیست و فقط اطلاعاتی در خصوص پروژه را به شما ارائه میکنند و یک نقطه شروع برای شما هستند تا بررسی لازم را انجام دهید.
کار بعدی شما چه بخواهید هولد کنید یا معامله این است که پولی که به آن برای ۳ تا ۵ سال آینده نیاز ندارید را در یک فایل اکسل دسته بندی کنید که در ادامه توضیح خواهم داد. همانطور که گفته شد شانس بسیار زیادی است که شما سرمایه خودتان را از دست بدهید بنابراین مراقب باشید با پول بدهی یا قرضی یا خرجی روزانه وارد نشوید (البته اگر قمارباز هستید و برای FUN این کار را میکنید بحث دیگری است ولی لطفا به دیگران بگویید که شما قمارباز هستید چراکه این کسب و کار کاملا منطقی و ریاضیاتی است و قمار کوچکترین جایگاهی در آن ندارد).
در حقیقت شروع کار: آگاهی از قواعد، کسب دانش، برنامهریزی، تعیین استراتژی، ایجاد یک برنامه حسابداری شخصی (اکسل یا نامبرز)، پرهیز از حماقت و کنترل احساسات میباشد که به ترتیب در ادامه توضیح خواهم داد.
برای برآورد، بررسی و ثبت درخواست
مشاوره شخصی
قواعد کسب و کار رمزارزها
قانون شماره ۱: به شدت از حماقت کردن پرهیز کنید – اگر در یک پروژه قدرتمند سرمایهگذاری کردهاید و به دلیل سقوط بازار یا پایین رفتن قیمت، ارزش آن سقوط کرد، زیر قیمت شروع به فروش نکنید و به هیچ وجه بر روی پروژههای مشکوک سرمایهگذاری نکنید حتی برای ۵ دقیقه که ۱۰۰۰ دلار بشود ۲۰۰۰ دلار؛ البته در صورت هولدر بودن، ولی اگر معاملهگر روزانه هستید میتوانید از قانون ۱۰٪ پیروی کنید که اگر زیر ۱۰٪ ارزش پول ورودی شما سقوط کرد، نقد کنید و منتظر فرصت بعدی بشوید. بنابراین با فروش، منابع خود را برای معامله بعدی آزاد نگه میدارید و از اشتباهی که انجام دادهاید درس میگیرید تا در معامله بعدی آن را تکرار نکنید. در هر شرایطی از منابع خود محافظت کنید (قانون بقا). البته در S&P500 این قانون ۵٪ بوده و برای مبالغ ۱۰،۰۰۰ دلار به بالا میباشد.
قانون شماره ۲: همیشه به سراغ پروژههایی بروید که تیم توسعه دهنده، مدیریت و سرمایهگذاری مشخص، برنامه شفاف و خط مشی واضح و عملیاتی دارند که واقعبینانه باشد. یک کار منحصر به فرد انجام بدهند که به سادگی قابل کپی کردن نباشند یا یک جامعه بسیار قدرتمند و بزرگ داشته باشند.
قانون شماره ۳: اصطلاحا پول قهوه خودتان را بیاورید نه کرایه خانه. ریسک کردن را به پایینترین سطح خود برسانید.
قانون شماره ۴: همیشه در حال مطالعه و تحقیق باشید. کوین گکو و کوین مارکت گپ بلاگهایی دارند که از تمامی منابع، خبر و بلاگ چاپ میکنند.
قانون شماره ۵: پول ورودی و خروجی خودتان را ثبت کنید و در هر برداشت و واریز، ریز حسابداری خودتان را حفظ کنید.
قانون شماره ۶: مراقب کلاهبرداران و سودجویان باشید. بسیاری از پروژهها تقلبی هستند و هیچ پروژه قانونی و درستی از طریق صفحات اجتماعی به شما پیام نمیدهد.
قانون شماره ۷: اگر نظری دارید یا ایدهای در ذهن دارید از طریق شبکه صحیح و افراد صحیح اقدام به اشتراکگذاری کنید.
قانون شماره ۸: پولی که شما در صرافی میآورید دیگر به شما تعلق ندارد و صاحب آن صرافی میباشد، بنابراین دارایی خودتان را در کیف پول دیجیتال خودتان نگه داری کنید و از مسائل امنیتی تا جایی که میتوانید پیروی کنید.
قانون شماره ۹: همیشه و هر پروژهای قابل از بین رفتن است حتی بیتکوین.
قانون شماره ۱۰: ترس و احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید نظر اکثریت قدرت ذهن شما را تحت تاثیر قرار دهد – با مغز تصمیم بگیرید نه قلب.
همه ما برای سودآوری آمدهایم، پس با خودمان روراست باشیم.
نهایتا شما میتوانید قوانین خودتان را ایجاد کنید ولی هر کاری که انجام میدهید حتما از یک سری قانونها پیروی کنید تا رفتاری کاری منظمی داشته باشید.
استراتژی به چه معنا است
استراتژی به معنای داشتن یک برنامهریزی مستحکم که هدف خاصی را بر اساس یک زمانبندی مشخص پیگیری میکند. همانطور که در جستار نقشه کشیدن استراتژی نیست گفته شد، داشتن یک نقشه کافی نیست: مثلا الان بیت کوین میخرم فردا میفروشمش یا بیت کوین را در ۱۵۰۰۰ دلار میخرم و ۱۷۰۰۰ دلار میفروشم؛ چرا؟
- هدف چیست؟
- آیا مبلغ ورود و خروج سودآور است یا خیر؟
- سود به دست آمده به ریسک انجام شده غلبه میکند یا خیر؟
- هزینههای جابجایی و غیره در سود دیده شده است یا خیر؟
- پلتفرمی که در آن فعالیت انجام گرفته کاربر کافی برای معامله دارد یا خیر؟
- اگر روند برعکس شد توانایی صبر کردن یا قدرت و دانش کافی برای فروش (Short) در اختیار دارید یا خیر؟
آیا استراتژی اتخاذی منجر به افزایش سرمایه میشود یا خیر؟ این سوال اهمیت بیشتری پیدا میکند اگر:
به صورت درازمدت به آن نگاه کنیم
بنابراین استراتژی اتخاذی باید در این راستا باشد که:
- از سرمایه اولیه کاملا محافظت کند؛
- سودآوری مشخصی را برآورد کند؛
- پیشبینی واقعبینانهای را برای حداقل یک سال ارايه کند؛
- با تغییرات بنیادین اتفاق افتاده همانند ریزش سنگین ترا لونا، قابل ویرایش باشد.
نتیجه گیری
قواعد و قوانینی که شما برای خود به وجود میآورید یا در نظر میگیرید تمام خط مشی و آینده شما را در بر میگیرند، بنابراین برای اینکه معامله یا سرمایهگذاری پایداری داشته باشید قوانین سختگیرانه تر و منطقیتری را در استفاده کنید تا بتوانید در حاشیه امن بیشتری قرار بگیرید، در نهایت چیزی که اهمیت دارد حفظ سرمایه شما و رضایت کاری شما است.