0:00

چیزی که در ذهن دارید مهم نیست، چیزی که در واقعیت اجرا می‌کنید یا انجام دادید است که اهمیت دارد.

app download

app download

داشتن هزاران ایده اهمیتی ندارد چراکه کوچکترین تاثیر و خروجی برای فرد ایده‌پرداز ندارد. تصور کنید شما یک ایده دارید که دیگر نیازی به خودرو‌های بنزینی نیست و با نیروی برق مثل خودروهای شرکت تسلا کار می‌کنند و آلودگی‌های جانبی هم اصلا ندارد، به نظر جذاب می‌رسد، آیا باید اجرا شود؟

.

.

.

کمی فکر کنید

.

.

.

قبل از هر کار یا تصمیمی این سوال‌ها را در نظر بگیرید:

  • ایده شما قرار است تحت چه قوانین دسته بندی شوند یا قرار است چه قوانینی را نقض کند؟
  • آیا مدارک علمی کافی برای پشتیبانی از ایده خود دارید؟
  • قرار است ایده چگونه اجرا شود؟
  • این ایده تحت چه نوع سیستم توزیع نیرویی قرار است کار کند؟
  • به چه گروه مشتری قرار است فروخته شود؟
  • کشور مقصد و قوانین کشوری و محلی آن چیست؟
  • گروه مهندسی یا فروش خود را دارید یا بر چه اساسی قرار است آن‌ها را انتخاب کنید؟
  • هزینه‌اجرای ایده را در اختیار دارید یا قرار است جمع‌آوری کنید؟
  • اصلا می‌خواهید خودتان ایده را اجرا کنید یا آن را بفروشید؟
  • ایده را ثبت کرده‌اید؟ در ایران یا خارج از ایران؟
  • کلا برنامه قرار چیست؟

و صدها و صدها سوال دیگر که هر چه بیشتر متمرکز بشویم می‌توانیم سوال‌های بیشتری هم بپرسیم.


فقط زمانی که سوال درست را می‌پرسید می‌توانید پاسخ درست را به دست آورید. در خصوص خودروهای برقی که اینجا مطرح شد بزرگترین معضل آن‌ها هزینه بالای تولید و آلودگی‌های تولید برق مصرفی آن‌ها و باطری‌های حجیمی است که آن‌ها دارند که مستقیما به تکنولوژی در دسترس موجود برمی‌گردد.

بنابراین تنها داشتن ایده اهمیت ندارد، قابلیت اجرایی است که به آن ایده اهمیت و ارزش افزوده می‌دهد در غیر اینصورت فقط یک تخیل است که بیشتر به درد فیلم‌های مارول می‌خورد و حتی در این شرایط هم ایده باید پردازش شود و برای تبدیل شدن به یک سناریو یا کتاب آماده شود، ویرایش‌های لازم انجام گیرد که مجددا نیازمند انجام شدن یک سری عملیات بر روی آن ایده است سپس نیاز است تا شما ایده خود را به افراد و جاهای مختلف ببرید، برایش وب سایت یا صفحه اجتماعی ایجاد کنید، آن را ارائه کنید واز آن دفاع کنید. این فعالیت‌ها را به طور کل تبدیل به بازاریابی و فروش می شود که در واقع یک ایده راکد و بدون پتانسیل را تبدیل به یک ایده با پتانسیل و با ارزش می‌کند.

ایده داشتن مانند آب است، آب اگر در جا بماند فاسد، بی‌ارزش و پرهزینه است. به محض اینکه آب شروع به حرکت می‌کند زندگی جریان پیدا می‌کند و حیات شکل می‌گیرد؛ اما باید حرکت کند و در مسیرش از موانع و شرایط مختلف عبور کند تا به دریا یا دریاچه‌ای برسد. ایده هم دقیقا همین فرایند را طی می‌کند، باید اول حرکت کند حالا این حرکت نوشتن ایده یا صحبت کردن در خصوصش و پیدا کردن نقاط ضعف و قوتش باشد یا ایجاد یک بیزینس پروپوزال یا جمع‌آوری پول برای اجرای عملیاتی آن. مهم این است که حرکتی شروع شود. ادامه ماجرا گذشتن از پستی و بلندی‌ها، مواجه شدن با صخره‌های غیر قابل عبور، تغییر مسیرهای متعدد، ترکیب و جدا شدن فراوان تا رسیدن به مقصد است.

بنابراین اگر مانند آب رفتار کنید و از سرچشمه که ذهن شما است حرکت کنید تا به هدف که اقیانوس است دست پیدا کنید، ایده شما بارها و بارها توسط سنگ‌ها و بستر رود یا جوی تصفیه و زلال می‌شود و در پایان یا به دریا می‌پیوندد یا دریاچه‌ی خودش را تشکیل می‌دهد که مجددا چرخه‌ای جدیدی می‌تواند برای شما تشکیل شود و این دفعه شما مسیر را یک بار طی کرده‌اید و با ذخیره قبلی که به دست آورده‌اید می‌توانید ایده جدید دیگری را بهتر اجرا کنید.

پس این اجرا است که اهمیت دارد، ایده بر اساس نیاز یا اولویت به وجود می‌آید و زمانی که یک بار شما مسیر ایده به واقعیت را طی کنید متوجه می‌شوید که ایده همیشه وجود داشته و خواهد داشت اما چیزی که کم است تعداد افرادی است که ایده را به اجرا تبدیل می‌کنند.

دلیل آن هم ساده است، هر کسی از قدرت تخیل خود می‌تواند استفاده کند و ایده‌ای را مطرح کند اما عمل کردن اراده می‌خواهد و استمرار در اجرای ایده، در بازاریابی، ارتباط با دیگران، جذب سرمایه گذار، حضور فعال در فضای دیجیتال و موارد بسیار دیگری دارد که در هنگام خلق ایده هیچ کدام از آن‌ها نیاز نیست و فقط وقت آزاد و کاری برای انجام ندادن نیاز است.

تصمیم با شما.

دوره راه اندازی قدم به قدم

کسب و کار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *