چگونه باید به یک شرکت ورشکسته وارد شد
هر سیستم کاری قواعد خاص خود را دارد و اهمیتی هم ندارد که در چه سطحی از کسب و کار قرار دارد؛ تنها چیزی که اهمیت دارد قوانین حاکم بر مدیریت دارایی و سازمانی است. این قوانین بر خلاف تصور اکثریت مردم نه تنها پیچیده نیستند بلکه بسیار ساده هم هستند.
- اگر سیستم سازمانی و مالی شما شفاف نباشد، سیستم شکست میخورد.
- اگر با خزانه شرکت مثل جیب شخصی برخورد شود، سیستم کاری از هم میپاشد.
- اگر جیب شخصی خود را بدون برنامهریزی استفاده کنید، پولتان در کنار اعتبارتان از دست میرود.
- اگر نیروی کاری خود را درست مدیریت نکنید و رفتار مناسبی هم با آنها نداشته باشید، ساختار شرکتی شما از بین میرود.
- اگر استراتژی مشخص و نیروی کاری متخصص نداشته باشید، با بحران بهرهوری و در نهایت سقوط ساختاری روبرو میشوید.
اما راه حل چیست:
این کارها را نکنید.
چگونه باید وارد یک ساختار ورشکسته یا زمین خورده شد
مدیریت یک شرکت ورشکسته یا بحرانزده بسیار هیجانانگیز و البته سخت است. هیجانانگیز به این دلیل که چالشهای بسیار فراوانی از لحاظ فنی، مالی یا مدیریتی وجود دارد که میتوانند تواناییها و منابع شما را به جدی به خطر بیاندازند اما اگر بتوانید موفق شوید، قویتر و زبدهتر میشوید.
حال شما میخواهید وارد یک سیستم بحرانزده شوید و آن را نجات دهید. برای انجام این کار میتوانید از راهکارهای زیر بهره بگیرید (البته این راهکارها به این موارد ختم نمیشوند):
۱. از شلوغبازی، تبلیغات گسترده، سخنپراکنی، شایعهپراکنی، استخدام یا اخراج نیروی کاری پرهیز کنید (در صورتی که اعتیاد یا دروغگویی یا جاسوسی یا دزدی مشاهده کردید، سریعا نیروی مورد نظر را بدون در نظرگرفتن سمت کاری یا وابستگی خانوادگی اخراج کنید). این کارها نه تنها شما را کمک نمیکنند بلکه به شما ضربه هم میزنند. به جای این کار آرامش خود را حفظ کنید و بدون ایجاد هرگونه تنشی و در سکوت وارد سیستم شوید.
۲. فقط ببینید و گوش کنید، مدارک را مطالعه کنید، سیستم کاری را بررسی کنید (اگر با سیستم آشنایت ندارید بیشتر در این قسمت زمان بگذارید) و سعی در پیدا کردن نقاط قوت، ضعف، حفرههای کاری و امنیتی، هزینههای اضافه و بیمورد کنید.
۳. نیروهای اصلی و مهم شرکت را شناسایی کنید و سعی در دور کردن استرس و شلوغی از سیستم کنید، اگر مشاهده کردید که نیرویی مدام اقدام به ایجاد دردسر و تنش میکند، تلاش کنید که دلیل کارش را متوجه شوید و با او صحبت کنید، اگر همچنان اصرار بر کار خود و برهم زدن سیستم کاری شما داشت، او را کنار بگذارید. (اصطلاحا افراد مسموم را کنار بگذارید)
۴. آرامش یا اضطراب ساختار شرکتی از شما به عنوان مدیر کل ساختار نشات میگیرد، پس همیشه سعی کنید که در آرامش باشید و نگرانی یا شک به خود راه ندهید.
۵. نفر اول بیاید و نفر آخر بروید. علاوه بر اطمینان دادن به نیروی کاری خود یا طلبکاران شرکت که شما همیشه حضور دارید، این کار باعث میشود که نیروی کاری شما هم منظم رفتار کند.
۶. تیم مالی و حقوقی خودتان را داشته باشید، این افراد برای این هستند تا به شما در پیدا کردن نقاط ضعف، موانع مالی و حقوقی کمک کنند. اگر یک شرکت کاملا ورشکسته شده باشد و کسی جز نگهبان در آن نباشد، با تیم مالی و حقوقی خود بروید و با آنها در مکان شرکت شروع به بررسی کامل مدارک مالی، فنی و حقوقی کنید تا تمام تصویر را بتوانید ببینید. اینها افرادی هستند که باید دور شما را بگیرند و در پیدا کردن راهحلهای درست و کاربردی شما را یاری دهند.
۷. در اولین فرصت ممکن بهترین مشتریهای خودتان را حضوری ببنید و صحبتی دوستانه با آنها داشته باشید.
۸. بعد از به دست آوردن لیست طلب و بدهی شرکت، اول به سراغ طلبکارها بروید و به آنها اطمینان خاطر دهید که طلب آنها را پرداخت میکنید و در صورت امکان از آنها درخواست زمان یا حتی کمک فنی یا مدیریتی کنید، این کار باعث میشود که آنها احساس خوبی از شما به دست آورند و در بیشتر موارد نه تنها به شما کمک میکنند بلکه یک حس اطمینان و اعتماد هم به شما میکنند.
۹. حالا به سراغ بدهکارها بروید و با یک رویه حرفهای و محترمانه سعی در وصول طلب خود کنید. به هیچ عنوان بیاحترامی چه به خود چه به آنها نکنید. یک حس اورژانسی بودن را در آنها بوجود آورید و سعی در نقد کردن طلب کنید حتی اگر میشود به صورت مرحلهای، طلب را وصول کنید و این را در خاطر داشته باشید که ۸۰٪ پول امروز بهتر از ۱۰۰٪ پول سال دیگر است.
۱۰. برخی از افراد رفتار محترمانه را یک نقطه ضعف حساب میکنند و سعی در سواستفاده کردن میکنند، تیم حقوقی که آوردهاید را به کار گیرید و بعد از اخطاری جدی، اقدامات قانونی خود را انجام دهید و سعی کنید در تعامل با این گونه افراد بازی نخورید.
۱۱. سعی در تکمیل انبار کنید تا در نوسانات بازار گرفتار نشوید.
۱۲. اگر محاسباتی که انجام دادید به همراه برآورد تیم مالی و حقوقی شما، این نتیجه را به دست آورد که شرکت غیرقابل نجات است، تمامی مراحل سقوط را طی کرده است و هزینه نجات دادن آن به مراتب از هزینه راهاندازی و برندسازی یک شرکت جدید بیشتر است، یا اصلا شما توانایی اداره آن را به هر دلیلی ندارید، احساسی رفتار نکنید، داراییها را نقد کنید و سعی کنید که تا جای ممکن بدون بدهی شرکت را تعطیل یا واگذار کنید. هر کاری میکنید تمام تلاش خود را بکنید تا شرکت را ورشکسته اعلام نکنید. برای مطالعه در خصوص چگونگی خروج از یک شرکت ورشکسته میتوانید به جستار من در این خصوص رجوع کنید.
۱۳. اگر شرکت قابل نجات دادن است، لیست بدهی و و طلبکارها را منظم کردهاید، به بانک اطمینان خاطر برای بازپسدهی تسهیلات را دادهاید و مشتریان و نیروی کاری خودتان را شناسایی کردهاید اقدام به تبیین استراتژی اصلی خود کنید.
۱۴. اولین کار منظم کردن فیزیکی کارگاه، فروشگاه، مغازه، انبار، دفتر کاری، وبسایت یا هر محیط کاری دیگری است که در اختیار دارید. نظم فیزیکی به شما کمک میکند تا بهتر ببنید و البته باعث میشود تا دیگران هم متوجه تغییرات مثبت سیستم کاری شوند و احساس بهتر و سازندهتری را نسبت به ساختار جدید به دست آورند.
۱۵. تمام اجناس فاسد و موارد غیر ضروری را دور بریزید و روشنایی مناسبی را برای محیط کاری به وجود آورید.
۱۶. در اکثر مواقع در یک شرکت یا ساختار بیبازده، نیروی کار به اشتباه چیدمان شده است، بنابراین پتانسیل نیروی کاری را پیدا کنید و هر فرد را به تناسب تواناییهایش در پست مخصوص خود قرار دهید، البته به شدت از آشنابازی هم دوری کنید. پیدا کردن پتانسیل نیروی کاری یک تخصص و مهارت است که شما یا تیم مدیریتی شما باید آن را دارا باشد. در صورت تمایل میتوانید با من تماس بگیرید تا این خدمات مشاورهای را به شما ارائه کنم.
بعد از چیدمان جدید اگر نیاز به کم یا زیاد کردن نیروی کار داشتید مثلا یک مدیرکارگاه مقتدر یا مدیر فروشگاه باهوش، اقدام به استخدام کنید.
۱۷. فرایند کاری را بنویسید و الگوریتمی مناسب از آن به دست آورید تا با کل فرایند بیشتر آشنا شوید و بتوانید اقدام به بهینهسازی ساختاری و رشد بهرهوری کنید. این کار بدون داشتن یک الگوریتم امکان پذیر نمیباشد و در ذهن داشته باشید تمامی شغلها، کارها از هر نوعی که باشند قابلیت الگوریتمی دارند و یک ساختار منسجم آنها را به جلو میبرد. بنابراین تصور اینکه کاری نظم خاصی ندارد یک اشتباه مهلک است که شرکت را به جایی رسانده است که الان شما آن را تحویل گرفتهاید.
در صورت نیاز به دریافت مشاوره بهینهسازی ساختاری میتوانید با ما تماس بگیرید، ما به صورت تخصصی این خدمات را ارائه میکنیم. اما اگر خودتان میتوانید این کار را انجام دهید سعی کنید تا هیچگونه جزئیاتی را از قلم نیاندازید و با نیروی کاری متخصص خود مدام در حال صحبت باشید.
برای برآورد، بررسی و ثبت درخواست
مشاوره شخصی
۱۸. به هیچ عنوان در حضور نیروی کار ابراز ضعف مخصوصا از لحاظ فنی نکنید، گران برایتان تمام میشود و در سادهترین حالت مورد تمسخر قرار میگیرید که برای مدیریت چندان جنبه جالبی ندارد. به جای آن حتی اگر متوجه نشدید که موضوع از چه قرار است خونسرد باشید و اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید، موضوع را به خاطر داشته باشید تا در فرصتی مناسب آن را مطالعه کنید و با افراد محرم در آن خصوص صحبت کنید.
۱۹. اول حقوق نیروی کار را بپردازید، سپس حقوق خودتان.
۲۰. همانطور که اون دوست گرانقدرمان گفته، نفر آخر غذا بخورید. برای مطالعه بیشتر به کتاب رهبرها آخر غذا میخورند سایمون سینیک میتوانید مراجعه کنید.
۲۱. تمامی هزینههای ۳ ماه، ۶ ماه، ۱ سال و ۲ سال آینده را برآورد کنید و بر حسب تومان بر دقیقه عدد آن را برآورد کنید. این کار باعث میشود که متوجه شوید در هر ساعت یا دقیقه شما چقدر هزینه دارید و درک بسیار مناسبتری از هزینهها به دست میآورید.
۲۲. برآورد روش قبل را برای درآمدها هم انجام دهید.
۲۳. استراتژی بازاریابی متناسبی با کار و هدف خود ایجاد کنید و در راستای تحقق آن قدم بردارید.
۲۴. از فنآوری بهره بگیرید و سعی کنید انتخاب فنآوری خود را بر حسب نیاز خود انجام دهید. برای مطالعه بیشتر در این خصوص میتوانید به جستار من در خصوص ۱۰ فن آوری بنیادین که مشاغل باید از آنها استفاده کنند، رجوع کنید.
۲۵. اگر نیروی کاری به بینظمی عادت کردهاند، سعی کنید به صورت روزانه یک لیست کاری در اختیار آنها قرار دهید تا طبق آن کار خود را انجام دهند. در طول زمان آنها یاد میگیرند که منظم شوند چراکه با لیست کاری نه تنها بهینهتر کار میکنند بلکه زمان بیشتری هم به دست میآورند. شخصا من طرفدار بهروی هستم تا یک زمان کاری مشخص.
۲۶. اگر خود شما هم بینظم هستید، میتوانید از این روش استفاده کنید و در پایان لیست، زمان اضافه خود را به ورزش، تفریح، مطالعه یا قرارهای خارج از حوزه کاری تخصیص دهید.
۲۷. به مشتریان خود به صورت دائم، یک جدول زمانبندی شده واقعی تحویل خدمات یا محصول ارائه دهید، حتی اگر میتوانید یک گزارشدهی منظم در حین پروسه انجام کارشان ایجاد کنید. مشتری زمانی که با یک زمانبندی دقیق روبرو شود و متوجه شود که شما به این زمانبندی بسیار پایبند هستید، لذت میبرد، به شما اعتماد بیشتری پیدا میکند و میداند که شما برای وقت او ارزش قائل هستید.
۲۸. به هیچوجه رویا پردازی را کنار نگذارید. اگر کار شما را فرد دیگری انجام نداده است این وظیفه شما است که آن کار را انجام دهید و اگر این کار را فرد دیگری انجام داده است پس شما هم میتوانید این کار را انجام دهید. هوش و استعداد اهمیت دارد اما زمانبندی و ساختارسازی است که یک شرکت ورشکسته را نجات میدهد، هوش فقط آن را تسریع میکند، استفاده شما از منابع و افراد باهوش است که کار واقعی را انجام میدهد.
۲۹. نیروی کاری خود را طوری آموزش دهید که رقبا آنها را بخواهند و طوری با آنها رفتار کنید که ترجیح بدهند که پیش شما بمانند.
۳۰. یک فرهنگ سازمانی ایجاد کنید؛ هدف داشته باشید، یک اصول اخلاقی منسجم برای ساختار کاری خود ایجاد یا حفظ کنید، در تمامی مراحل و سطوح استاندارد خاصی را حفظ کنید، در برندسازی یکپارچیگی را رعایت کنید، در کنار محصول خوب تبلیغات خوب هم داشته باشید، مدیرانی که استخدام میکنید را به گونهای انتخاب کنید که این ارزشها را با خود بیاورند نه اینکه شما به آنها این موضوعات را آموزش دهید. اگر با یک نیروی کار چه کارگر چه مدیرعامل فوقالعاده روبرو شدید، اول استخدامش کنید سپس فکر کنید که در چه پستی از او استفاده کنید. در طول زمان نیروهای کاری فوقالعاده همانند لیونل مسی نقش خود را به عنوان یک سوپراستار ایفا میکنند و شرکت شما را به پرواز در میآورند. از بیتجربگی نترسید، از بیفرهنگی یا بیاخلاقی بترسید، تجربه به دست میآید، اخلاق به سادگی اصلاح نمیشود به عبارتی دیگر شخصیت استخدام کنید نه مهارت یا مدرک، چراکه مهارت و مدرک به سادگی به دست میآیند اما شخصیت در خانواده شکل میگیرد و بسیار سخت به دست میآید.