هرچند که در انواع کسب و کارها، شرایط متفاوت است و صاحب کسب و کار زندگی روزمره خود را معمولا با شرایط کاریش تطبیق میدهد. در این جستار به نوع معمول آن میپردازم و کسب و کارهایی که در طول شب اتفاق میافتند همانند هتلداری، شرکتهای خصوصی حفاظتی، شرکت خدمات شهری و غیره را البته در بحث دیگری بررسی میکنم.
محل و ساعت کاری کسب و کارها میتواند تفاوتهای چشمگیری داشته باشند و یک بازار به خصوص، ساعت کاری متفاوتی را در دو شهر دارا میباشد. به عنوان مثال بازار تهران به صورت میانگین از ساعت ۹ صبح شروع به فعالیت میکند که تا تا حدود ساعت ۹-۱۰ شب هم ادامه پیدا میکند، آن هم بدون تعطیلی در ظهر اما در شهرهای دیگر که کوچکتر هستند به طور معمول بازار از ساعت ۲ تا ۵ بعد از ظهر تعطیل میشود که خود نشان دهنده حجم و کوچکتر بودن ظرفیت بازار میباشد. بنابراین صاحب کسب و کار تجربهای متفاوت را میتواند داشته باشد.
بازار تهران به شدت رقابتیتر و حجم بالاتری را تجربه میکند در حالی که بقیه شهرها صاحب کسب و کار فشار کاری کمتری دارد و راحتتر میتواند زندگی روزمره خود را کنترل کند. چه در تهران یا خارج از تهران، صاحبان صنایع البته ساعت و حجم کاری متفاوتی را تجربه میکنند و بدون در نظر گرفتن موقعیت شهری معمولا از ۶ صبح شروع به کار میکنند و ساعت پایان کاری مشخصی هم ندارند.
اما در هر مدل یا ظرفیتی که مقایسه شوند یک مدیر یا صاحب کسب و کار صبح را زودتر از دیگران شروع میکند و اول به امور اصلی روزانه خود میپردازد که معمولا هرچه مدیریت منظمتری داشته باشد ساعت اولیه فشردهتری را به صورت کلی تجربه میکند. یک مدیر منظم بهترین ساعت خود را ۸ الی ۱۱:۳۰ را معمولا به این صورت میگذارند:
- ایجاد رابطه کاری و شبکه سازی مهمترین بخش روز را در برمیگیرد،
- پرداختن به امور بانکی یا دولتی که نیاز به توجه ویژه آنها دارد و از عهده مدیر مالی یا کارپرداز خارج است،
- قرارهای مهم و فروشهای ویژه یا ایجاد بازارهای جدید و دیدار با مشتریهای ویژه که اهمیت فوقالعادهای برای کسب و کارشان دارند.
- رسیدگی به امور اصلی فروشگاه، کارگاه، انبار یا دفتر کار،
- صحبت با مدیران و پرسنل اصلی کسب و کار برای جویا شدن مشکلات یا ابهامات کاری آنها و برطرف کردن نیازها و مشکلات تیم تحت کنترلشان،
- شرکت در جلسات هیئت مدیره یا مدیریت ساختمان اداری یا شهرک صنعتی برای بررسی اوضاع کلی محیط کسب و کار،
- بررسی دفاتر، دخل و خرج و ساماندهی مالی مدیریت کسب و کار،
- جلسات فروش یا بازاریابی که نیاز است خود صاحب کسب و کار در آن شرکت کند تا مشتری بالقوه را قانع کند،
- پیگیری وصول مطالباتی که از عهده تیم فروش خارج است یا در ارتباط بودن با طلبکاران برای پرداخت بدهی یا دیون شرکتی به آنها.
بسیاری از صاحبان کسب و کار وقت چندانی برای نهار ندارند، بنابراین یا زمان کوتاهی برای آن میگذارند یا اصلا وقتی نمیگذارند که این بستگی به نوع شلوغی برنامه کاری و پیچیدگی مدل کسب و کار آنها دارد.
با تعطیل شدن سیستمهای دولتی و اداری، وقت مدیران بیشتر بر روی محیط کسب و کار متمرکز میشود تا مشکلات درون سازمانی را بر طرف کنند.
توجه داشته باشید مدیریت وظیفه خلق بازار جدید یا کسب و کار را ندارد و این وظیفه بر دوش کارآفرینان است و مدیر وظیفه حفظ، نگهداری و رشد کسب و کار را دارد.
بنابراین مدیران یا صاحبان کسب و کار با بر طرف کردن مشکلات دفتری، فروشگاهی یا کارگاهی مطمئن میشوند که سیستم روان به کار خود ادامه میدهد و در صورت امکان اکنون به این موضوع میپردازند که در کدام قسمتها ضعف یا پتانسیل وجود دارد که آنها میتوانند با بهینه کردنشان ظرفیت کاری و در نهایت سودآوری سیستم را افزایش دهند.
معمولا در پایان روز کاری به مشکلات پرسنل و تیمهای مدیریتی پرداخته میشود و نیروی کاری در این ساعتها به سراغ آنها میآیند و مشکلاتشان را بیان میکنند (البته برخی هم در اول زمان شروع کار رجوع میکنند) که قالبا یا به صورت درخواست مساعده، مرخصی، یا پیگیری پرداخت حقوق است!.
بجز بازار تهران که یکسره تا پاسی از شب ادامه دارد، باقی کسب و کارها تعطیل میشوند اما مدیران و صاحبان کسب و کارها همچنان در محل کار یا جلسات خود حضور دارند. این ساعت روز مهمترین ساعتی است که یک صاحب کسب و کار اقدام به برندسازی میکند؛ در این ساعت و در طول جلساتی که برگزار میشود و عمدتا قالبی غیررسمیتر دارند، شبکه سازیهای موثرتری با مشتریان، همکاران و مدیران دیگر کسب و کارها شکل میگیرد که منجر به ایجاد رابطههای پایدارتری میشود.
در پایان کار صاحبان به چندین گروه تقسیم میشوند؛ گروهی به خانه بر میگردند و شب را در کنار خانواده و دوستان سپری میکنند، گروه دیگری در کلاسهای زبان، مدیریت و سمینارهای آنلاین داخلی و خارجی شرکت میکنند، گروه دیگری هم به مطالعه شخصی میپردازند و گروهی هم ترکیبی از این موارد را انجام میدهند.
انتخاب این که کدامیک باید انجام شود کاملا به صاحب کسب و کار و خواست درونی او بر میگردد و یک فرمول واضح وجود ندارد، برای هر گروه، الویتها متفاوت است و در نهایت این اولویتها و پایبندی به آنهاست که تشکیل دهنده شخصیت فردی و کاری هر شخص و کسب و کارش میباشند.