تحلیل چهارمین همایش ملی صنایع پلاستیک ایران
به میزبانی دنیای اقتصاد
پلاستیک انقلابی بود در زندگی انسان، سوال این است که آیا این صنعت میتواند تحول بنیادین دیگری را ایجاد کند و رشد دیگری را شاهد باشیم یا صنعت دیگری آن را از دور خارج خواهد کرد.
همایش صنایع پلاستیک و میزگرد هایی که توسط انجمن ملی صنایع پلاستیک ایران دنیای اقتصاد برگزار شد، بسیار چالشی و البته هیجان انگیز بود. نقاط مثبت و منفی فراوانی از جمله اختصاص دادن زمان قابل توجهی به اقتصاد بخش خصوصی و مدیریت منابع که گاها بسیار انتقادی و با تمرکز بر راهکارهایی برای تعامل با دولت و ایجاد یک رابطه برد – برد با بخشهای گوناگون دولت بود.
- عدم داشتن استراتژی مشخص و اهمیت نه چندانی که بازیگران اصلی آن برای داشتن هدفی استراتژیک قائل هستند. نداشتن استراتژی به معنای ندانستن هدف در زمانبندی مشخص برای دستیابی به هدفی مشخص است که منجر به فرسودگی سیستم، از بین رفتن منابع انسانی، مالی و زیرساختی آن میشود چراکه مشخص نیست قرار است چه اتفاقی رخ دهد! تا زمان سقوط قیمت نفت در سالهای اخیر کشورها و شرکتهایی که به ذخایر گاز دسترسی داشتهاند توانستند محصولات پتروشیمی و پلاستیک خود را به کشورهای در حال رشدی مانند چین صادر کنند. اما تا سال ۲۰۳۰ و افزایش رقابت در این صنعت، شرکتها باید نظم سختگیرانهتری را پیش بگیرند و انتظار کاهش حاشیه سود و افزایش تعداد رقبا را داشته باشند و برای بقا باید منظمتر، منسجمتر و استراتژیهای قدرتمندتری را پیش گیرند. همچنین مشخصا میبایست به سمت دیجیتالی شدن و استفاده از سیستمهای آنالیز دادهای پیشرفته سوق یابند.
- ندانستن استراتژی مشکل دیگری برای این سیستم صنعتی به وجود میآورد که در ایران چندان به آن پرداخته نمیشود؛ در صورتی که نیروی انسانی نداند هدف و چشم انداز ساختار فکری چه چیزی است دچار دلزدگی و خستگی مفرط میشود که مستقیما بر روی بازدهی سیستم تاثیر میگذارد. چشم انداز برخلاف تصور مدیران این صنعت استراتژی نمیباشد، بلکه دورنمایی است از آیندهای است که همه ما تمایل داریم به آن دست یابیم. بر اساس چشم انداز، باید استراتژی را تبیین کرد و تمامی این مراحل به معنای داشتن دیتا و آمار درست است که به غیر از فروش و هزینه تمام شده، به نظر میرسد مطالعه جدی در حوزههای گوناگون این اکوسیستم انجام نگرفته و بدتر از آن غفلتهای زیادی هم صورت گرفته است. ندانستن این موضوع که اقتصاد این صنعت در آينده از حالت خطی – تولید پلاستیک برای یکبار مصرف – به تولید چرخشی تغییر خواهد کرد.
- با وجود منابع فراوان و مدیران بسیار باهوش و خوش فکر که غالبا هم تحصیلات آکادمیک بسیار مناسبی دارند، این روند ظاهرا به بخشّهای زیرین چه در سطح مهندسی یا توسعه و تحقیقات بسط داده نشده است که آن را میشود در عدم تولید محصولات مهندسی و تولید تکنولوژی چه در تولید چه در مهندسی زیرساخت مشاهده کرد و کشور همچنان وارد کننده تکنولوژی از کشورهای دیگر است که کاملا به میل شخصی فرد سرمایه گذار یا مهندسی مشاور او بر میگردد تا یک استراتژی بلندمدت همانند شرکتهای ژاپنی یا چینی در ۳ دهه اخیر. در سقوط مالی سال ۲۰۰۸ زمانی که تمامی بازارها سقوط کردند، بازار محصولات پتروشیمی و پلاستیکی هم با سقوط همراه بودند، شرکتهایی که دسترسی محلی به منابع گاز و نفت داشتند، به مراتب صدمه کمتری دیدند اما این موجب نشد که نگرشی نسبت به عواقب نداشتن برنامهریزی و داشتن استراتژی مشخص برای مقابله با چنین رویدادهایی تنظیم گردد و همچنان این صنعت تنها بر پایه تولید سنتی و فراهم بودن منابع نفت و گاز فعالیت میکند در حالیکه رقبای منطقهای و جهانی ایران بعد از سال ۲۰۰۸ اقدام به تبیین استراتژیهای پیشگیرانه برای تولید و تنظیم بازار نمودند.
سرمایهگذاریهای جدید در خاورمیانه بر اساس مواد اولیه مایع مانند نفتا و گازوئیل، یا خوراک مخلوط گاز/ مایع انجام میشود و گاز به طور تنها کمتر در فاکتورهای سرمایهگذاری لحاظ میشود. در آمریکای شمالی، مزیت مواد اولیه در دهه آینده رو به کم شدن میرود و با افزایش ظرفیت کراکینگ اتیلن جدید، تقاضا برای اتان و پروپان میتواند قیمتها را افزایش دهد. - صادرات مستقیم صنایع تکمیلی پلیمری در سال ۱۴۰۱ یک میلیارد و ۶۶۲میلیون دلار بوده که با توجه به جوانی بخش خصوصی رقم بسیار خوبی است و همین امر باعث میشود که این پرسش پیش آید که نحوه بخش بندی درآمد به دست آمده در این صنعت چگونه بوده و تاثیرات ناشی از ورود نقدینگی مثبت صادرات مستقیم این صنعت به چه شکل بوده است؟ این در حالی است که آماری در این زمینه و زمینههای دیگری که مستقیما به رابطه جامعه ایرانی با صنایع پلاستیک در زمینه رشد و خلق دانش باشد، از سمت نهاد یا بخش خصوصی ارائه نمیشود که مجددا منجر به ضررهای بلندمدت این صنعت به دلیل عدم شفافیت برای مخاطب خود خواهد شد. توجه شود که بین داده و آمار فرق وجود دارد؛ شاید آماری جسته و گریخته وجود داشته باشد اما قطعا دادهای در هیچ سطحی از این صنعت به چشم نمیخورد. نبود تفاوت بین ۴ همایش اجرا شده در ۴ سال اخیر که اتفاقا برخی از مخاطبین همایش چندین بار به آن اشاره کردند و نبود ساز و کاری برای ارائه نتیجه چنین همایشی نشان از نبود شبکهای منسجم دادهای در این حوزه است.
نبود یک برنامه جمعبندی در پایان همایش برای مطرح کردن دستاوردهای همایش ۴ روزه ۱۴۰۲ و عدم نتیجه گیری شفاف و البته اعلام برنامهای برای سال آینده مجددا نشان دهنده ضعف شدید دید بلندمدت، برنامهریزی، استراتژی منسجم، هدف که همگی اینها ملزم به داشتن یک شبکه داده و آماری دقیق هستند، میباشد.
- تمرکز شدید بر فروش و بازاریابی به جای برندسازی و ساختارسازی که نتیجه مستقیم نبود استراتژی و سیستم داده میباشد، موجب کاهش چشمگیر کیفیت بحثهای انجام شده در روز آخر به عنوان روز نتیجه گیری شد. متاسفانه در طول همایش به جای پرداختن به این موضوع که چگونه باید یک اکوسیستم پویا برای صنایع پلاستیک ایران ایجاد کرد، بحثهای انجام گرفته تمرکز بر داشتن اتاق فکر بوده گویا شرکتکنندگان محترم فراموش کردهاند که اتاق فکر از شبکه داده میآید نه از حرفهای دورهمی یا اصطلاحا «ریختن فکرها بر روی یکدیگر». تا زمانی که این نوع نگرش بر سیستم حاکم باشد و داده تکنیکال بر اساس نیاز بازار و ظرفیت تولید جایگاهی نداشته باشد، با کمال تاسف باید گفت صنعت پلاستیک مانند صنعت نفت و حفاری رو به ضعف و کوچکی میرود تا رشد و نوآوری.
- محیط زیست در سخنان شرکتکنندگان به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی به طور مداوم مطرح شد اما نه برای حفظ آن بلکه بیشتر تمرکز بر برائت جستن از آلودگیهای این صنعت و تاثیرات مخرب آن بوده است که عمدتا ناشی از تکنولوژیهای فرسوده یا از رده خارج شدهای است که وارد کشور شده است این در حالی است که بازیکنان اصلی این صنعت در دنیا از جمله آلمان، بریتانیا، آمریکا، کانادا، استرالیا، اسکاندیناوی و … اقدامات چشمگیری از جمله سیستمهای پیشرفته جمعآوری داده، خلق تکنولوژی و حفظ محیط زیست انجام دادهاند؛ تولیدکنندهای بزرگ این کشورها برخلاف همکاران ایرانی خود قدمهای جدی برای کنترل و بهبود وضعیت آلودگیهای تولیدی و مصرفی محصولات خود برداشتهاند، اما در مقابل شرکتهای تولیدی ایرانی به همراهی دولت اصلا داده و آماری در اختیار ندارند که بخواهند برای آن برنامهای داشته باشند که بالذات یک امر بسیار خطرناک و آسیبزننده است. در این میان هم نهادهای خصوصی با فشار به دولت در سالهای اخیر خواستار تدوین و قانونمندی صنعت پلاستیک در ایران شدهاند اما به گفته خانم فروغ فکری، خبرنگار محیط زیست، تاکنون اقدام جدی در این خصوص انجام نگرفته و آیین نامههای تصویب شده قدرت اجرایی نداشته که دلیل پاسخگو نبودن فعالان حوزه صنعت پلاستیک در این همایش هم خود گواه این موضوع است. چرا؟
پاسخ ساده است، سیستم دادهای و آماری وجود ندارد که اصلا در مورد آن صحبت شود.
نکته جالب تر این است که مدیران و صاحبان صنایع مانند رقبای خارجی خود که از این سیستم دادهای برای بهبود و ارائه محصولی پیشرفتهتر بهره میبرند، کلا دید مناسبی نسبت به آن ندارند و نمیتوانند ارزش افزوده که قدرتی گسترده را در اختیار آنها میگذارد را ببینند!.
رقبای ایران در حوزه تولید صنایع پلاستیک در خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به گفته دکتر یحیی انوته و تیم تحقیقاتی او میتوانند نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای را در این صنعت تا سال ۲۰۳۰ ایفا کنند. کشورهای پیشرو در این صنعت با رهبری عربستان صعودی با بهرهگیری از سیستمهای دیجیتالی و غیرمتمرکز اقتصاد دست برتر را در معادلات منطقه خواهند داشت. طبق این تحقیق هماکنون کشورهای منطقه از سایر رقبای جهانی خود در بازیافت و استفاده از تکنولوژیهای جدید و پیشرفته عقبتر هستند و اگر بخواهند در آینده نقش مهمی داشته باشند، میبایست برای بازیافت مناسب به پسماند با کیفیت پلاستیک و ذخیره مفیدی از مواد اولیه برای تولید پلاستیکهای جدید دسترسی داشته باشند. دکتر انوته پیش بینی میکند که درخواست برای پلاستیک بازیافتی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۲۵ میلیون تن باشد در حالی که بازیافت مکانیکی همچنان بازیافت اصلی است اما تکنولوژی بازیافت شیمیای یا ملکولی به سرعت رشد خواهد کرد. پیشنهاد دکتر انوته برای سرمایه گذاری شرکتهای خصوصی در طول دو دهه آینده با همکاری دولتهای منطقه، مبلغی بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار است تا بتوانند در این حوزه زیرساختی با استاندارد جهانی داشته باشند.
- با توجه به مبحث محیط زیست، روند نامناسب دیگری که در حین همایش رخ داد، جلسه پرسش و پاسخ بود. این در حالی است که این جلسه می بایست یک جلسه جمعبندی و ثبت نقطه نظرات صاحبان صنایع میبود و نه پرسش و پاسخ؛ عدم اجازه به کار و بدتر از آن بیان این موضوع که فقط در صورت سوال داشتن حق سخنرانی وجود دارد، رشد انجمن را به طور جدی به خطر میاندازد. در یک اکوسیستم مهمترین اتفاقی که باید در روز پایانی بیفتد دریافت نقطه نظرات است؛ قطع آن، بیان این موضوع که در صورت تمایل به گفتن نقطه نظر میبایست در سال بعد ثبت نام کرد تا در پشت تریبون نظرات را به عنوان شرکت کننده بیان کرد، مرگبارترین کاری است که یک اکوسیستم یا کسب و کار میتواند انجام دهد چراکه مسیر را بر روی ورود نقد و دیدگاههای متفاوت میبندد و به جای جذب، دافعه به وجود میآورد؛ نتیجه نزول است.
- در نهایت عدم شفافیت و حرفزدگی که بسیارب از حضار به آن اشاره کردند دلیلی بر نبود یک سیستم پایش داده و اطلاعات است که نه انجمن و نه دنیای اقتصاد ارائه نکرده و کلا نتیجهای از همایشهای قبلی ارائه نشد تا شرکتکنندگان متوجه تغییرات و حرکت صنعت شوند. تا به دست آوردن چنین سامانههایی که نتیجه محور باشند و هدفهای مشخصی را دنبال میکنند، نتیجه مشخص و ملموسی کسب نمیشود. هدف داده بررسی نتیجهگیری و قابل اندازهگیری بودن این نتیجه است تا بشود تغییرات استراتژیک و کاربردی را بر روی سیستم اعمال کرد.
- آیا در اکوسیستمهای داخلی کسی این کار را انجام داده است؟
- آیا این دقیقا همان مشکلی نیست؟ اعضای انجمن صنایع ملی پلاستیک ایران بارها اعلام کردهاند که مشکلشان سرمایهگذاری نیست بلکه بازاریابی و خلق بازار است. آیا این نوع نگرش موجب افزایش بهره وری و رشد فرایند تولید، فروش، جابجایی و خدمات پس از فروش نمیشود؟
- آیا یک سیستم پویا منجر به گسترش و دخیل کردن فکرهای نوین و فنآوریهای جدید نمیتواند شود؟
- تحریمها دقیقا چه تاثیری در صنعت پلاستیک و صنایع مربوط به آن داشتهاند؟ داده و آمار آن کجاست؟
- عدم ورود نیروی نخبه به این صنعت و مهاجرت آنها دقیقا چه تاثیری داشته است؟
- نگاه وسیع تر ی که داده در اختیار ما میگذارد کجای این فرایند ایستاده است؟
بنابراین چرا صحبتی از این دست انجام نمیشود و صرفا درخواست میشود که فقط باید سوالاتی که گاها بسیار تکراری هستند پرسیده شوند؟ آیا از نگاه مخاطبین مشخص نبود که دلزده صحبتهای تکراری و بدون پشتوانه عملی شدهاند؟
بدون داده مرتبط، عملگرایی کوچکترین معنایی ندارد.